به نظر میرسد مزایای برنامه نویسی تابعی (FP) و برنامه نویسی شی گرا (OOP) بحثی بی پایان در هر انجمن فناوری آنلاین باشد. اگرچه به سختی میتوان به صراحت گفت که کدام یک بهتر است، میتوانید تفاوتهای آنها را ارزیابی کنید تا ببینید کدام یک انتخاب بهتر است.
برنامه نویسی تابعی و شی گرا: چه تفاوتی با هم دارند؟
برنامه نویسی شی گرا و برنامه نویسی تابعی هدف یکسانی از توسعه برنامههای منعطف دارند که به راحتی قابل درک و عاری از اشکال هستند. با این حال آنها بر اساس رویکردهای متفاوتی هستند.
وب نگاه در توسعه و طراحی اپلیکیشن iOS و اندروید تجربه دارد. بنابراین، اگر به دنبال طراحی اپلیکیشن موبایل هستید که به کسب درآمد کمک می کند، با ایده اپلیکیشن خود با ما تماس بگیرید. دریافت مشاوره رایگان از کارشناسان ما را از دست ندهید.
۰۹۳۳۹۰۱۷۸۰۹
برنامه نویسی شی گرا
OOP یک پارادایم است که تحت ایده “اشیاء” که حاوی داده ها در قالب فیلدهایی است که اغلب به عنوان ویژگی ها شناخته می شوند، کار می کند. و کد، در قالب رویههایی که اغلب به عنوان روشها شناخته میشوند. برنامه نویسی شی گرا ادعا می کند که درک نحوه عملکرد یک برنامه را با کنار هم قرار دادن داده ها و رفتار مرتبط با آن در یک مکان (به نام “شیء”) آسان تر می کند.
برنامه نویسی شی گرا بر چهار اصل کلیدی استوار است:
انتزاع (تمرکز بر موارد ضروری و پنهان کردن جزئیات غیر ضروری)؛
وراثت (تعریف یک کلاس بر حسب طبقه دیگر)؛
چندشکلی (ترکیب عناصر برای ایجاد یک موجودیت جدید)؛
کپسوله سازی: (این امکان را برای پنهان کردن داده های نامرتبط از کاربران فراهم می کند و از دسترسی غیرمجاز جلوگیری می کند).
برنامه نویسی شی گرا در صورتی موثر است که یک سری عملیات ثابت روی چیزها داشته باشید و با اضافه کردن چیزهای جدید کد شما تکامل می یابد. با این حال، شما نمی توانید به راحتی تعیین کنید که آیا شیء دارای تابعی است که روی آن فراخوانی شده است، مگر اینکه پیگیری کنید که آیا این از همان ابتدا اتفاق افتاده است یا خیر.
برنامه نویسی تابعی
FP فرآیند ساختن نرم افزار با ترکیب توابع خالص است. همه اشیاء تغییر ناپذیر هستند، به این معنی که وقتی چیزی ایجاد شد، نمی توان آن را تغییر داد. برنامه نویسی تابعی ادعا می کند که داده ها و رفتار چیزهای متفاوتی هستند و برای وضوح باید از هم جدا نگهداری شوند.
FP بر شش مفهوم استوار است:
توابع مرتبه بالاتر (HOF)؛
خلوص؛
بازگشت؛
شفافیت ارجاعی
ارزیابی سختگیرانه و تنبل؛
سیستم های نوع
تفاوت های کلیدی
مزایا و معایب برنامه نویسی شی گرا
طرفداران
OOP بسیار محبوب است زیرا اجازه می دهد تا اشیا را از استفاده خارجی ناخواسته ایمن نگه دارید. متغیرها را در کلاس پنهان می کند و بنابراین از دسترسی خارجی جلوگیری می کند. علاوه بر این، OOP به ماژولار بودن (امکان تفکیک عملکرد یک برنامه به ماژول های مستقل) و مدیریت حالت های مشترک اجازه می دهد.
اشیاء را می توان به راحتی در یک برنامه دیگر استفاده مجدد کرد. ایجاد اشیاء جدید برای همان کلاس آسان است و نگهداری و تغییر کد آسان است.
OOP دارای مدیریت حافظه است. وقتی صحبت از ایجاد برنامههای بزرگ میشود، مزیت بزرگی را ارائه میدهد، زیرا امکان تقسیم آسان چیزها به بخشهای کوچکتر را فراهم میکند و به تشخیص اجزایی که باید به روشی خاص اجرا شوند کمک میکند.
شرکت نرم افزاری وب نگاه به عنوان یکی از شرکت های نرم افزاری با بیش از ۲۰ سال سابقه فعالیت در حوزه برنامه نویسی ، فعالیت خود را به صورت تخصصی در برنامه نویسی و ارایهی راهکارهای نرم افزاری مبتنی بر وب متمرکز نمود . جهت اطلاع از قیمت طراحی اپلیکیشن موبایل و مشاوره رایگان با ما تماس حاصل نمایید.
منفی
OOP قابل استفاده مجدد نیست. از آنجایی که برخی از توابع به کلاسی که از آنها استفاده می کند بستگی دارد، استفاده از آنها با کلاس دیگری دشوار است. علاوه بر این، کارایی کمتری دارد و مقابله با آن دشوارتر است. بسیاری از برنامه های شی گرا نیز برای مدل سازی معماری های عظیم ساخته شده اند و می توانند پیچیده باشند.
مزایا و معایب برنامه نویسی کاربردی
طرفداران
FP مزایایی مانند ارزیابی تنبل، کد بدون اشکال، توابع تو در تو، برنامه نویسی موازی را ارائه می دهد. از یک رویکرد اعلامی تر استفاده می کند که بر آنچه باید انجام شود و کمتر بر نحوه انجام آن تمرکز می کند، با تاکید بر کارایی و بهینه سازی.
در برنامه نویسی تابعی، دانستن اینکه چه تغییراتی ایجاد شده است بسیار آسانتر است زیرا خود شی اکنون یک شی جدید با نام متفاوت است. زمانی موثر است که مجموعهای از عملیات ثابت داشته باشید، و با تکامل کدتان، عملیاتهای جدیدی را روی چیزهای موجود اضافه کنید.
زمانی که مرزها یا مورد نیاز نیستند یا از قبل تعریف شده باشند، به خوبی کار می کند. در شرایطی که وضعیت عاملی نیست و درگیری با داده های متغیر کم و یا اصلاً وجود ندارد بسیار سودمند است.
در برنامه نویسی تابعی، شبیه سازی فرآیندهای دنیای واقعی آسانتر از اشیا است. ریشههای ریاضی آن آن را برای مواردی که نیاز به محاسبات یا هر چیزی که شامل تبدیل و پردازش است مناسب می کند. OOP در چنین مواردی ناکارآمد خواهد بود.
منفی
FP همه چیز در مورد دستکاری داده ها است و برای نوشتن کد از طرز فکر متفاوتی استفاده می کند. اگرچه فکر کردن با شرایط شی گرا آسان است، اما تبدیل یک سناریوی دنیای واقعی به فقط به تلاش ذهنی بیشتری نیاز دارد.
از آنجایی که یادگیری FP دشوارتر است، افراد کمتری هستند که به این روش برنامهریزی میکنند و در نتیجه، طبیعتاً اطلاعات کمتری در مورد موضوع وجود دارد.
کدامیک بهتر است؟
بدیهی است که توسعه دهندگان OOP ادعا میکنند که OOP رویکرد بهتری برای طراحی نرم افزار است، در حالی که تیمهای FP ادعا میکنند که FP بهتر است.
در حالی که هم برنامه نویسی شی گرا و هم برنامه نویسی تابعی پارادایمهای ضروری هستند که هدف یکسانی از توسعه برنامههای قابل فهم و بدون اشکال دارند، رویکردهای آنها متفاوت است. OOP از مدل برنامه نویسی ضروری پیروی میکند که بر اساس مجموعهای از اصول اولیه زبان برنامه نویسی است. از سوی دیگر، FP ارتباط نزدیکی با سبک اعلامی دارد که به این معنی است که شما فقط آنچه را که باید اجرا شود بدون مشخص کردن نحوه انجام آن تعریف میکنید.
به نظر میرسد اجماع عمومی این است که OOP و FP در هر موقعیت خاصی کارآمد هستند، بنابراین همیشه به توسعه دهندگان بستگی دارد که الگوی برنامه نویسی را انتخاب کنند که فرآیند را سازنده و آسان میکند. با این وجود، ما به این زودی خبری از پایان این مناظره نخواهیم داشت.
اگر در مورد هر یک از دو الگوی برنامه نویسی سوالی دارید، برای مشاوره با ما تماس بگیرید.